هامانهامان، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

هامان هستی مامان

روز مادر ...

    مادرم ای سر چشمه گیتی.. غنچه ای در سبزه زار زیبای طبیعت شکفت و کلمه ی مادر ، در پهنه گلبرگان سرخ آن او که همچون خون مادر است ، بیرون جهید و خود را در آسمان بیکران آبی  سوار بر بال پرنده محبت دید.  آری! به راستی مادر کیست که گیسوانش هم چون گیسوان فرشته طلایی است؟ مادر کیست که زمزمه محبتش لالایی اوست؟  مادر آنست که گهواره چوبین فرزندش را از لابلای صخره ها و از میان آبشارها و صدها گل زیبای یاسمن بیرون می کشد و با دستان مهرآمیزش آن را تکان می دهد... مادر آنست که اشکش همچون شبنم بر قلب گلبرگ ، گل عشق است، صدایش هم چون مرغ غزل خوان در طبیعت است و بوسه اش همچون نور خورشید بر سبزه زار است ...
11 ارديبهشت 1392

اگر کسي تو را با تمام مهربانيت دوست نداشت

"پسر عزیزتر از جانم" اگر کسي تو را با تمام مهربانيت دوست نداشت ... دلگير مباش که نه تو گناهکاري نه اوآنگاه که مهر می ‌ورزی مهربانيت تو را زيباترين معصوم دنيا مي‌کند ...  پس خود را گناهکار مبين من عيسي نامي را ميشناسم که ده بيمار را در يک روز شفا داد ... و تنها يکي سپاسش گفت!!! من خدايي ميشناسم كه ابر رحمتش به زمين و زمان باريده ... يکي سپاسش مي گويد و هزاران نفر کفر !!! پس مپندار بهتر از آنچه عيسي و خدايش را سپاس گفتند ...  از تو براي مهربانيت قدرداني ميکنند.پس از ناسپاسي هايشان مرنج و در شاد کردن دلهايشان بکوش... که اين روح توست كه با مهرباني آرام ميگيردتو با مهر ورزيدنت بال و...
2 ارديبهشت 1392
1